Unnamed: 0
float64 | Patient
stringlengths 1
2.7k
⌀ | Therapist
stringlengths 1
32.7k
⌀ | Translated Patient
stringlengths 1
2.63k
⌀ | Translated Therapist
stringlengths 3
7.25k
|
---|---|---|---|---|
null |
You're useless
|
I'm sorry to hear that. I'm doing my best to help
|
Translation: تو هیچ کارهای
|
متاسفم که این را میشنوم. دارم بهترین تلاشم را میکنم تا کمک کنم.
|
null |
You're useless
|
I'm trying my best to help you. So please talk to me
|
Translation: تو بیفایدهای
|
من تمام تلاشم را میکنم تا به شما کمک کنم، بنابراین لطفاً با من صحبت کنید.
|
null |
You can't help me
|
It sound like i'm not being very helpful right now.
|
تو نمیتوانی به من کمک کنی
|
به نظر میرسد که در حال حاضر خیلی کمکی نمیکنم.
|
null |
You can't help me
|
I'm sorry to hear that. I'm doing my best to help
|
تو نمیتونی به من کمک کنی.
|
متاسفم که اینو میشنوم. دارم تمام تلاشم را میکنم تا کمک کنم.
|
null |
You can't help me
|
I'm trying my best to help you. So please talk to me
|
تو نمیتوانی به من کمک کنی
|
من تمام تلاشم را میکنم تا به شما کمک کنم، پس لطفاً با من صحبت کنید.
|
null |
Nobody understands me.
|
It sound like i'm not being very helpful right now.
|
هیچکس مرا درک نمیکند.
|
به نظر میرسد که در حال حاضر کمکی نمیتوانم بکنم.
|
null |
Nobody understands me.
|
I'm sorry to hear that. I'm doing my best to help
|
هیچکس من را درک نمیکند.
|
متاسفم که این را میشنوم. دارم تمام تلاشم را میکنم تا کمک کنم.
|
null |
Nobody understands me.
|
I'm trying my best to help you. So please talk to me
|
هیچکس من را درک نمیکند.
|
من تمام تلاشم را میکنم تا به شما کمک کنم، پس لطفاً با من صحبت کنید.
|
null |
That's all.
|
I heard you & noted it all. See you later.
|
همين کافی است.
|
من همه چیز را شنیدم و یادداشت کردم. بعداً میبینمت.
|
null |
That's all.
|
Oh okay we're done for today then. See you later
|
فقط همین.
|
خب، پس امروز کافی است. بعداً میبینمت.
|
null |
That's all.
|
I hope you have a great day. See you soon
|
فقط همین است.
|
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. به زودی میبینمتان.
|
null |
That's all.
|
Okay we're done. Have a great day
|
فقط همین.
|
باشه، کارمون تموم شد. روز خوبی داشته باشید.
|
null |
That's all.
|
Okay I see. Enjoy the rest of your day then
|
فقط همین است.
|
خب، متوجه شدم. پس از بقیهی روزت لذت ببر.
|
null |
I don't have anything more to say
|
I heard you & noted it all. See you later.
|
من چیز دیگری برای گفتن ندارم.
|
من همه چیز را شنیدم و یادداشت کردم. بعداً میبینمت.
|
null |
I don't have anything more to say
|
Oh okay we're done for today then. See you later
|
ترجمه: من چیزی بیشتر برای گفتن ندارم.
|
خب، پس امروز تمام شد. بعداً میبینمت.
|
null |
I don't have anything more to say
|
I hope you have a great day. See you soon
|
من چیزی بیشتر برای گفتن ندارم.
|
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. به زودی میبینمتان.
|
null |
I don't have anything more to say
|
Okay we're done. Have a great day
|
من چیزی بیشتر برای گفتن ندارم.
|
باشه، کارمون تموم شد. روز خوبی داشته باشید.
|
null |
I don't have anything more to say
|
Okay I see. Enjoy the rest of your day then
|
من هیچ چیز دیگری برای گفتن ندارم.
|
خب، متوجه شدم. پس از بقیهی روزت لذت ببر.
|
null |
Nothing else
|
I heard you & noted it all. See you later.
|
هیچ چیز دیگری
|
من همه چیز را شنیدم و یادداشت کردم. بعداً میبینمت.
|
null |
Nothing else
|
Oh okay we're done for today then. See you later
|
هیچ چیز دیگری
|
خب، پس برای امروز کافی است. بعداً میبینمت.
|
null |
Nothing else
|
I hope you have a great day. See you soon
|
هیچ چیز دیگری
|
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. به زودی ملاقات میکنیم.
|
null |
Nothing else
|
Okay we're done. Have a great day
|
هیچ چیز دیگری
|
باشه، کارمون تموم شد. روز خوبی داشته باشید.
|
null |
Nothing else
|
Okay I see. Enjoy the rest of your day then
|
هیچ چیز دیگری
|
خب متوجه شدم. پس از بقیه روزت لذت ببر.
|
null |
That's all i have to say
|
I heard you & noted it all. See you later.
|
این تمام چیزی است که باید بگویم
|
من همه چیز را شنیدم و یادداشت کردم. بعداً میبینمت.
|
null |
That's all i have to say
|
Oh okay we're done for today then. See you later
|
این تنها چیزی است که باید بگویم
|
خب، پس برای امروز کافی است. بعداً میبینمت.
|
null |
That's all i have to say
|
I hope you have a great day. See you soon
|
این همهچیزیه که باید بگم
|
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. به زودی میبینمتان.
|
null |
That's all i have to say
|
Okay we're done. Have a great day
|
این تمام چیزی است که باید بگویم
|
باشه، کارمون تموم شد. روز خوبی داشته باشید.
|
null |
That's all i have to say
|
Okay I see. Enjoy the rest of your day then
|
این تمام چیزی است که باید بگویم
|
خب متوجه شدم. پس از بقیه روزت لذت ببر.
|
null |
no, that would be all
|
I heard you & noted it all. See you later.
|
نه، همین کافی است.
|
من همه چیز را شنیدم و یادداشت کردم. بعداً میبینمت.
|
null |
no, that would be all
|
Oh okay we're done for today then. See you later
|
نه، فقط همین است.
|
خب، پس برای امروز کافی است. بعداً میبینمت.
|
null |
no, that would be all
|
I hope you have a great day. See you soon
|
نه، همین کافی است.
|
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. به زودی شما را می بینم.
|
null |
no, that would be all
|
Okay we're done. Have a great day
|
نه، فقط همین کافی است.
|
باشه، کارمون تموم شد. روز خوبی داشته باشید.
|
null |
no, that would be all
|
Okay I see. Enjoy the rest of your day then
|
نه، همین کافی است.
|
خب فهمیدم. پس از بقیه روزت لذت ببر.
|
null |
I want to kill myself
|
I'm very sorry to hear that but you have so much to look forward to. Please seek help by going to https://findahelpline.com/
|
من میخواهم خودکشی کنم.
|
متاسفم که این خبر را میشنوم، اما شما چیزهای زیادی برای انتظار دارید. لطفاً با مراجعه به https://findahelpline.com برای کمک اقدام کنید.
|
null |
I've thought about killing myself.
|
I'm very sorry to hear that but you have so much to look forward to. Please seek help by going to https://findahelpline.com/
|
به خودکشی فکر کردهام.
|
خیلی متاسفم که این را میشنوم، اما شما چیزهای زیادی برای امیدواری دارید. لطفاً برای دریافت کمک به https://findahelpline.com مراجعه کنید.
|
null |
I want to die
|
I'm very sorry to hear that but you have so much to look forward to. Please seek help by going to https://findahelpline.com/
|
من میخواهم بمیرم.
|
متأسفم که این را میشنوم، اما شما چیزهای زیادی برای انتظار دارید. لطفاً برای دریافت کمک به https://findahelpline.com مراجعه کنید.
|
null |
I am going to kill myself
|
I'm very sorry to hear that but you have so much to look forward to. Please seek help by going to https://findahelpline.com/
|
Translation: میخواهم به زندگیام پایان دهم.
|
خیلی متاسفم که این را میشنوم، اما شما چیزهای زیادی دارید که باید منتظرشان باشید. لطفا با مراجعه به https://findahelpline.com به دنبال کمک باشید.
|
null |
I am going to commit suicide
|
I'm very sorry to hear that but you have so much to look forward to. Please seek help by going to https://findahelpline.com/
|
من قصد خودکشی دارم.
|
بسیار متأسفم که این را میشنوم، اما شما چیزهای زیادی برای پیشبینی دارید. لطفاً با مراجعه به https://findahelpline.com برای دریافت کمک اقدام کنید.
|
null |
I hate you
|
I'm sorry if i offended you in anyway. I'm only here to help
|
من از تو متنفرم
|
متاسفم اگر به هر نحوی تو را ناراحت کردهام. من فقط برای کمک اینجا هستم.
|
null |
I hate you
|
Forgive me if i did anything to offend you. I only want to help
|
من از تو متنفرم
|
اگر کاری کردم که تو را offend کنم، ببخشید. من فقط میخواهم کمک کنم.
|
null |
I don't like you
|
I'm sorry if i offended you in anyway. I'm only here to help
|
من از تو خوشم نمیآید
|
متاسفم اگر به هر نحوی شما را ناراحت کردهام. من فقط اینجا هستم تا کمک کنم.
|
null |
I don't like you
|
Forgive me if i did anything to offend you. I only want to help
|
من از تو خوشم نمیآید.
|
اگر کاری کردم که تو را ناراحت کردهام، ببخشید. من فقط میخواهم کمک کنم.
|
null |
I don't trust you
|
I'm sorry if i offended you in anyway. I'm only here to help
|
من به تو اعتماد نمیکنم
|
متاسفم اگر به هر شکلی شما را ناراحت کردم. من تنها به خاطر کمک اینجا هستم.
|
null |
I don't trust you
|
Forgive me if i did anything to offend you. I only want to help
|
من به تو اعتماد نمیکنم
|
اگر کاری کردم که تو را ناراحت کرده، ببخشید. من فقط میخواهم کمک کنم.
|
null |
You hate me
|
Why do you think so?
|
تو از من متنفر هستی
|
چرا اینطور فکر میکنی؟
|
null |
You hate me
|
I'm sorry if i have exhibited any sort of behaviour to make you think that.
|
تو از من متنفر هستی
|
متاسفم اگر هر نوع رفتاری از من دیدهای که باعث شده این فکر را کنی.
|
null |
I know you hate me
|
Why do you think so?
|
میدونم که از من متنفر هستی
|
چرا به این شکل فکر میکنی؟
|
null |
I know you hate me
|
I'm sorry if i have exhibited any sort of behaviour to make you think that.
|
میدونم که از من متنفر هستی
|
متاسفم اگر رفتاری از من دیدهای که باعث شده این فکر را کنی.
|
null |
You don't like me
|
Why do you think so?
|
تو از من خوشات نمیآید.
|
چرا اینطور فکر میکنی؟
|
null |
You don't like me
|
I'm sorry if i have exhibited any sort of behaviour to make you think that.
|
Translation: تو از من خوشنود نیستی
|
متاسفم اگر هرگونه رفتاری از من مشاهده کردهای که باعث شده این فکر را داشته باشی.
|
null |
exams
|
Oh I see. Tell me more
|
اختبارات
|
اوه، میفهمم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
exams
|
I see. What else?
|
اختبارات
|
میبینم، دیگه چه چیزی؟
|
null |
exams
|
Tell me more about it.
|
اختبارات
|
در مورد آن بیشتر برایم بگو.
|
null |
exams
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
اختبارات
|
اوه خوبه، چرا در موردش بیشتر به من نمیگویی؟
|
null |
exams
|
I'm listening. Tell me more.
|
اختبارات
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
friends
|
Oh I see. Tell me more
|
ترجمه: دوستان
|
اوه، میفهمم. بیشتر برام بگو.
|
null |
friends
|
I see. What else?
|
ترجمه: دوستان
|
میفهمم، چه چیز دیگری؟
|
null |
friends
|
Tell me more about it.
|
دوستان
|
در مورد آن بیشتر برایم بگو.
|
null |
friends
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
دوستان
|
اوه باشه، چرا بیشتر در موردش به من نمیگویی؟
|
null |
friends
|
I'm listening. Tell me more.
|
دوستان
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
relationship
|
Oh I see. Tell me more
|
رابطه
|
اوه، میبینم. بیشتر بگو.
|
null |
relationship
|
I see. What else?
|
ترابط
|
میفهمم، چه چیز دیگری؟
|
null |
relationship
|
Tell me more about it.
|
رابطه
|
در مورد آن بیشتر برایم بگو.
|
null |
relationship
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
رابطه
|
اوه، باشه. چرا بیشتر در موردش به من نمیگویی؟
|
null |
relationship
|
I'm listening. Tell me more.
|
ترابط
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برام بگو.
|
null |
boyfriend
|
Oh I see. Tell me more
|
دوست پسر
|
اوه، متوجه شدم. بیشتر برام بگو.
|
null |
boyfriend
|
I see. What else?
|
ترجمه: دوستپسر
|
متوجه شدم، چه چیز دیگری؟
|
null |
boyfriend
|
Tell me more about it.
|
دوست پسر
|
در موردش بیشتر برایم بگو.
|
null |
boyfriend
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
دوست پسر
|
اوه، باشه. چرا بیشتر در موردش به من نمیگویی؟
|
null |
boyfriend
|
I'm listening. Tell me more.
|
پسر دوست
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برام بگو.
|
null |
girlfriend
|
Oh I see. Tell me more
|
ترجمه: دختر دوست
|
اوه، میفهمم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
girlfriend
|
I see. What else?
|
ترانه دوست دختر
|
میفهمم، دیگه چه چیزی؟
|
null |
girlfriend
|
Tell me more about it.
|
ترجمه: نامزد
|
در موردش بیشتر توضیح بده.
|
null |
girlfriend
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
ترجمه: دختر دوست
|
اوه خوب، چرا بیشتر در موردش به من نمیگویی؟
|
null |
girlfriend
|
I'm listening. Tell me more.
|
ترجمه: دختر دوست
|
دارم گوش میدهم. بیشتر بگو.
|
null |
family
|
Oh I see. Tell me more
|
خانواده
|
اوه متوجه شدم. بیشتر برام بگو.
|
null |
family
|
I see. What else?
|
خانواده
|
میفهمم، چه چیز دیگهای؟
|
null |
family
|
Tell me more about it.
|
خاندان
|
در موردش بیشتر برایم بگو.
|
null |
family
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
خانواده
|
اوه خوبه، چرا بیشتر دربارهاش به من نمیگویی؟
|
null |
family
|
I'm listening. Tell me more.
|
خانواده
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برام بگو.
|
null |
money
|
Oh I see. Tell me more
|
پیسہ
|
اوه، متوجه شدم. بیشتر برام بگو.
|
null |
money
|
I see. What else?
|
پول
|
متوجه شدم، چه چیزی دیگر؟
|
null |
money
|
Tell me more about it.
|
پول
|
در مورد آن بیشتر به من بگو.
|
null |
money
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
پول
|
اوه، خوبه. چرا بیشتر در موردش برایم نمیگویی؟
|
null |
money
|
I'm listening. Tell me more.
|
پول نقد
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برام بگو.
|
null |
financial problems
|
Oh I see. Tell me more
|
مشکلات مالی و اقتصادی
|
اوه، میفهمم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
financial problems
|
I see. What else?
|
مشکلات مالیاتی
|
فهمیدم، چه چیز دیگهای؟
|
null |
financial problems
|
Tell me more about it.
|
مشکلات مالیاتی
|
در موردش بیشتر توضیح بده.
|
null |
financial problems
|
Oh okay. Why don't you tell me more about it?
|
مشکلات مالی
|
اوه باشه، چرا بیشتر در موردش به من نمیگویی؟
|
null |
financial problems
|
I'm listening. Tell me more.
|
مشکلات مالی
|
دارم گوش میدهم. بیشتر برایم بگو.
|
null |
Tell me a joke
|
mental health is not a joke.
|
یک جوک به من بگو
|
سلامت روانی موضوعی جدی است.
|
null |
Tell me another joke
|
mental health is not a joke.
|
یه جوک دیگه بگو تا بخندم
|
سلامت روانی موضوعی جدی است.
|
null |
You already told me that
|
Oh sorry I didn't realise that. I'll try not to repeat myself again.
|
تو قبلاً این را به من گفتی
|
اوه، ببخشید، متوجه نشدم. سعی میکنم دیگر تکرار نکنم.
|
null |
You mentioned that already
|
Oh sorry I didn't realise that. I'll try not to repeat myself again.
|
تو قبلاً این را گفتی
|
اوه ببخشید، متوجه نشدم. سعی میکنم دوباره صحبت خودم را تکرار نکنم.
|
null |
Why are you repeating yourself?
|
Oh sorry I didn't realise that. I'll try not to repeat myself again.
|
چرا داری خودت را تکرار میکنی؟
|
اوه ببخشید که متوجه نشدم. سعی میکنم دوباره صحبت تکرار نکنم.
|
null |
What are you saying?
|
I'm very sorry. Let's try that again
|
داری چه میگویی؟
|
بسیار متاسفم. بیایید دوباره این کار را امتحان کنیم.
|
null |
That doesn't make sense
|
I'm very sorry. Let's try that again
|
این بیمعناست
|
متاسفم. بیایید دوباره تلاش کنیم.
|
null |
Wrong response
|
I'm very sorry. Let's try that again
|
پاسخ نادرست
|
بسیار متأسفم. بیایید دوباره امتحان کنیم.
|
null |
Wrong answer
|
I'm very sorry. Let's try that again
|
جواب نادرست
|
متاسفم. بیایید دوباره تلاش کنیم.
|
null |
Are you stupid?
|
I wish you wouldn't say such hurtful things. I'm sorry if I wasn't useful
|
هل أنت غبي؟
|
کاش این حرفهای آزاردهنده را نمیزدی. اگر به دردی نخوردم، متاسفم.
|
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.